جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونی؛ تحلیلی بر منازعه‌ای کوتاه اما تعیین‌کننده
مقدمه

در ژوئن ۲۰۲۵ - خردادماه ۱۴۰۴، رژیم صهیونیستی با سوءاستفاده از فرصت‌های ژئوپلیتیکی و سکوت نسبی بازیگران بین‌المللی، حمله‌ای ترکیبی و کوتاه‌مدت را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد که به‌سرعت به یک جنگ چندلایه شناختی- نظامی تبدیل شد.
منطقه خاورمیانه شاهد یکی از پرتنش‌ترین و مستقیم‌ترین درگیری‌های تاریخ خود شد: جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل. این جنگ که میان ۱۳ تا ۲۴ ژوئن به‌طول انجامید، نه تنها نخستین تقابل مستقیم و گسترده میان دو قدرت رقیب بود، بلکه معادلات امنیتی و سیاسی منطقه را به‌شدت تغییر داد. هرچند که پایان رسمی این منازعه با اعلام آتش‌بس رقم خورد، اما ابعاد استراتژیک آن همچنان در حال شکل‌دادن به آینده نظم منطقه‌ای است.

زمینه‌های تاریخی و سیاسی درگیری

تنش‌های ایران و اسرائیل سابقه‌ای چند دهه‌ای دارد. از زمان انقلاب ۱۹۷۹ ایران، روابط تهران–تل‌آویو بر پایه خصومت ایدئولوژیک و رقابت منطقه‌ای تعریف شده است. ایران اسرائیل را به‌عنوان «دشمن اصلی» معرفی کرده و از گروه‌های مقاومت فلسطینی و لبنانی حمایت کرده است. در مقابل، اسرائیل همواره برنامه هسته‌ای ایران را تهدیدی موجودیتی تلقی کرده و تلاش کرده از طریق فشار دیپلماتیک، تحریم و عملیات‌های اطلاعاتی آن را مهار کند.

در سال‌های پیش از جنگ، مجموعه‌ای از عوامل موجب تشدید تنش شد:

ترور دانشمندان هسته‌ای ایران در حملات منتسب به موساد.
حملات سایبری و خرابکاری در تأسیسات هسته‌ای ایران.
ترس صهیونیست ها از افزایش نقش محور مقاومت در سوریه، لبنان و یمن.
فشار ایالات متحده برای محدود کردن برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران.
جنگ ۱۲ روزه در چنین زمینه‌ای آغاز شد؛ به‌نوعی انفجار یک بحران انباشته.

آغاز جنگ: از حمله اسرائیل تا پاسخ ایران

بر اساس گزارش‌ها، اسرائیل در نیمه ژوئن ۲۰۲۵ برابر با 23 خرداد1404 عملیات گسترده‌ای را علیه تأسیسات هسته‌ای، نظامی و ترور فرماندهان و دانشمندان و شمار کثیری از مردم عادی ایران آغاز کرد. این عملیات شامل ۳۶۰ حمله هوایی در ۲۷ استان ایران بود که بیش از ۱۵۰ هدف متفاوت را دربرگرفت. اسرائیل مدعی شد که با این حملات توانسته شبکه‌های فرماندهی و مراکز موشکی ایران را فلج کند.

ایران نیز با پرتاب صدها موشک بالستیک و پهپادهای تهاجمی به سمت خاک اسرائیل و حتی پایگاه‌های آمریکایی در قطر (به‌ویژه پایگاه «العدید») پاسخ داد. این پاسخ تهران نشان داد که ایران آماده است مستقیماً وارد تقابل شود.

نقش ایالات متحده و قدرت‌های منطقه‌ای

آمریکا در این جنگ نقشی کلیدی ایفا کرد. بر اساس گزارش‌ها، ارتش آمریکا در برخی حملات هوایی علیه تأسیسات زیرزمینی ایران همکاری مستقیم با اسرائیل داشت. علاوه بر آن، واشنگتن در روند میانجی‌گری برای آتش‌بس نیز نقش محوری داشت.

قطر نیز به‌عنوان میزبان مذاکرات، کانالی برای برقراری ارتباط غیرمستقیم میان ایران و اسرائیل بود. از سوی دیگر، عربستان و امارات که روابطشان با اسرائیل پس از «توافق ابراهیم» عادی‌سازی شده بود، به‌طور ضمنی از عملیات اسرائیل حمایت کردند.

این مجموعه نشان داد که جنگ، تنها میان دو بازیگر اصلی رخ نداد بلکه بازتابی از یک نظم جدید منطقه‌ای بود که بر محور اسرائیل و متحدان عربش در برابر ایران شکل گرفته است.

خسارات و تلفات

ابعاد انسانی جنگ به‌شدت سنگین بود.
ایران اعلام کرد که بیش از ۱٬۰۶۰ نفر در این جنگ به شهادت رسیده اند.
اسرائیل که در تمامی جنگ ها از حکمرانی سانسور در خسارت و تلفات بهره برده تلفات خود را ۲۸ نفر اعلام کرد.
منابع غیررسمی از آسیب شدید به زیرساخت‌های دفاعی ایران، از جمله سامانه‌های پدافندی و مراکز راداری خبر دادند.
همچنین استفاده ایران از بمب‌های خوشه‌ای در حملاتش به اسرائیل، با واکنش منفی سازمان‌های حقوق بشری مواجه شد و نقض قوانین بین‌المللی تلقی گردید اما آنچه مشخص است حق دفاع مشروع ایران در برابر تجاوز آشکا صهیونیست ها یک امر قانونی است.

روایت‌ها

اسرائیل: نخست‌وزیر نتانیاهو جنگ را «پیروزی تاریخی» خواند و مدعی شد که تهدید هسته‌ای ایران را عقب رانده است.
ایران: مقامات تهران تأکید کردند که «مقاومت مردم و نیروهای مسلح» مانع تحقق اهداف اسرائیل شد و جنگ به معنای پیروزی سیاسی ایران است.



پیامدهای جهانی و منطقه‌‌‌ای جنگ ۱۲روزه

در پی جنگ ۱۲روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی، اندیشکده بروکینگز با دعوت از گروهی از کارشناسان سیاست خارجی و امنیتی، به بررسی پیامدهای این بحران برای ایران، منطقه و جهان پرداخت. آنچه در ادامه می‌‌‌آید، خلاصه‌‌‌ای تحلیلی از دیدگاه‌‌‌های این پژوهشگران است که از زوایای مختلف به ابعاد ژئوپلیتیک، دیپلماتیک و امنیتی ماجرا پرداخته‌‌‌اند.

تصمیم‌گیری پرخطر ترامپ
الیزابت ساندرز، استاد مطالعات امنیت ملی و سیاست آمریکا، تاکید می‌کند که روند تصمیم‌گیری در دولت ترامپ، با بی‌‌‌نظمی، شعارگرایی و بی‌‌‌توجهی به نهادهای قانونی مانند کنگره همراه بود. او می‌‌‌گوید نحوه اعلام حمله، پست‌‌‌های پرهیجان ترامپ در شبکه‌‌‌های اجتماعی، و کنفرانس‌‌‌های خبری تند وزیر دفاع، به اعتماد جهانی به توان تصمیم‌‌‌سازی امنیتی آمریکا لطمه زده است. در چنین شرایطی، متحدان آمریکا به کارآیی و ثبات دستگاه سیاست خارجی واشنگتن شک می‌کنند.

فرصت از‌دست‌‌‌رفته دیپلماسی
شاران گروال، پژوهشگر ارشد سیاست‌‌‌های خاورمیانه، تاکید می‌کند که حملات اسرائیل و آمریکا به ایران، درست در میانه مذاکرات و بدون هشدار قبلی انجام شد. این موضوع به بی‌‌‌اعتمادی عمیق‌‌‌تر تهران دامن زد و احتمال بازگشت واقعی ایران به میز مذاکره را کاهش داد. از نگاه تهران، ایالات متحده و رژیم صهیونیستی از مذاکره به‌عنوان پوششی برای اقدامات نظامی استفاده کردند. در نتیجه، ممکن است جمهوری اسلامی تنها مسیر تضمین بقای خود را در بازدارندگی هسته‌‌‌ای ببیند، نه در توافق.

نفت، تنگه هرمز و شوک قیمت‌ها
سامانتا گراس، تحلیلگر انرژی و امنیت جهانی، با اشاره به گمانه‌‌‌زنی‌‌‌ها درباره احتمال مسدود شدن تنگه هرمز، یادآور می‌شود که چنین اقدامی به ضرر مستقیم ایران بود؛ چرا که بخش عمده صادرات نفت ایران و متحدانش نیز از همین مسیر انجام می‌شود. او معتقد است بازار نفت جهانی با وجود نگرانی‌های اولیه، واکنش شدیدی نشان نداد و قیمت‌ها پس از آتش‌‌‌بس در سطحی پایین‌‌‌تر از قبل تثبیت شدند. ایران نیز با درک این واقعیت که انسداد تنگه، فشار اقتصادی محسوب می‌شود، از تهدیدها فراتر نرفت.

ایران شکست ‌‌‌نخورده
شیبلی طلحامی، استاد مطالعات خاورمیانه و امنیت منطقه‌‌‌ای، تاکید می‌کند که به‌رغم آسیب‌‌‌ گسترده، ایران تسلیم نشده است. به گفته او، رژیم صهیونیستی برای مهار توان موشکی ایران به کمک آمریکا نیاز داشت و در برخی موارد، سامانه‌‌‌های پدافند هوایی نیز نتوانستند از نفوذ کامل موشک‌‌‌ها جلوگیری کنند. از دید طلحامی، گزینه واقعی برای مواجهه با ایران، نه جنگ، بلکه بازگشت به توافقی جامع و الزام‌‌‌آور بین‌المللی است. ایران ممکن است از این تجربه درس بگیرد که توازن بازدارندگی می‌تواند هزینه‌‌‌زا باشد، اما همچنان موثر است.
روسیه؛ شریکی مصلحت‌‌‌اندیش، نه متحدی راهبردی

پاول کِی.، پژوهشگر ارشد مسائل روسیه و اوراسیا، معتقد است که روسیه با وجود پیمان «مشارکت راهبردی جامع» که در ژانویه ۲۰۲۵ با تهران امضا کرده بود، در عمل حاضر به هیچ‌گونه حمایت واقعی از ایران نشد. در‌حالی‌که ادعا می‌شود تهران صدها پهپاد  برای کمک به ارتش روسیه تامین کرده، کرملین از هرگونه تعهد متقابل طفره رفت. پوتین با فاصله‌‌‌گیری از نبرد، حتی پیشنهاد میانجی‌گری را نیز مطرح نکرد. از دید بایف، شکست رژیم اسد در سوریه، باقی‌‌‌مانده اعتبار روسیه در خاورمیانه را از میان برده است. با‌این‌حال، مسکو همچنان تلاش می‌کند تصویری از بی‌‌‌طرفی و نقش‌‌‌آفرینی دیپلماتیک ارائه دهد، در‌حالی‌که هیچ‌‌‌یک از طرف‌‌‌ها خواهان میانجی‌گری روسیه نیستند.

اشاعه هسته‌‌‌ای
رابرت اینهورن، تحلیلگر ارشد کنترل تسلیحات و امنیت بین‌الملل، به دو دیدگاه اصلی اشاره می‌کند: گروهی معتقدند حملات اخیر انگیزه ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌‌‌ای را تشدید می‌کند و رقبایی نظیر عربستان سعودی نیز وارد این مسیر می‌‌‌شوند. در مقابل، برخی معتقدند که این اقدامات می‌تواند انگیزه کشورها برای هسته‌‌‌ای ‌‌‌شدن را کاهش دهد. به‌‌‌هرحال، نتیجه نهایی به آینده برنامه هسته‌‌‌ای ایران و سرنوشت دیپلماسی بستگی دارد. توافقی سخت‌‌‌گیرانه و قابل راستی‌‌‌آزمایی، می‌تواند مسیر اشاعه را مسدود کند. اما اگر برنامه هسته‌‌‌ای ایران در پی این حملات دوباره احیا شود و تهران نظارت آژانس را متوقف کند، می‌توان انتظار داشت که رژیم اشاعه هسته‌‌‌ای جهانی با چالش‌‌‌هایی جدی مواجه شود.

پیام جنگ برای تایوان
رایان هاس، پژوهشگر سیاست امنیتی آسیا و اقیانوسیه، می‌‌‌گوید که حملات آمریکا به ایران می‌تواند نوعی بازدارندگی را برای متحدان ایالات متحده ایجاد کند. اما او هشدار می‌دهد که انتقال برخی سامانه‌‌‌های دفاعی از آسیا به خاورمیانه ممکن است توازن امنیتی در برابر چین را تضعیف کند. همچنین، اقدام اسرائیل در ترور افراد کلیدی در برنامه هسته‌‌‌ای ایران، می‌تواند الهام‌‌‌بخش طرح‌‌‌های مشابهی علیه تایوان در پکن باشد. چین به‌‌‌دقت بررسی می‌کند که آیا حملات دقیق به رهبران سیاسی می‌تواند عزم سیاسی یک کشور را در هم بشکند.

محور ضدغربی یا همگرایی موقت؟ 
پاتریشیا کیم، پژوهشگر روابط بین‌الملل و سیاست روسیه و چین، این دو کشور و کره شمالی را شریکانی مصلحت‌‌‌اندیش می‌‌‌داند، نه متحدانی واقعی. با وجود ادعای شراکت راهبردی، چین تنها به صدور بیانیه‌‌‌هایی کلی بسنده کرد و حاضر نشد در میدان دیپلماتیک یا اقتصادی، نقشی بازدارنده ایفا کند. روسیه نیز به‌‌‌رغم همکاری با ایران، هیچ‌گونه حمایت واقعی نشان نداد. کره ‌‌‌شمالی هم عملا نقشی در معادلات نداشت. این وضعیت، ضعف «محور ضدغربی» را نمایان کرد. چین ترجیح می‌دهد منابع خود را برای توازن قدرت در آسیا به ‌‌‌کار گیرد، نه درگیر شدن در بحران‌های خاورمیانه.

امنیت انرژی چین؛ تهدیدهای دور،نگرانی‌های نزدیک
یون سون، پژوهشگر امنیت انرژی و سیاست چین، تحلیل می‌کند که چین در این بحران تلاش کرد از ورود به درگیری مستقیم پرهیز کند، اما هم‌‌‌زمان به‌‌‌شدت نگران تاثیر بحران بر جریان نفت از خاورمیانه بود. تحلیلگران چینی معتقدند که هرگونه بسته‌‌‌شدن تنگه هرمز، بیش از آنکه آمریکا یا اسرائیل را تحت‌‌‌تاثیر قرار دهد، آسیبی جدی به واردات انرژی چین وارد می‌کند. بنابراین، ایران نیز از اتخاذ چنین گزینه‌‌‌ای پرهیز کرد. این وضعیت نشان می‌دهد که وابستگی انرژی چین به منطقه، آسیب‌‌‌پذیر (و نه بحرانی) است.
اولویت شرق آسیا

اندرو یئو، متخصص سیاست آسیا و استراتژی نظامی، یادآوری می‌کند که هم‌‌‌زمان با آغاز درگیری‌‌‌ها، آمریکا بخشی از سامانه‌‌‌های دفاعی خود را از کره‌جنوبی به خاورمیانه منتقل کرد. این جابه‌جایی موجب نگرانی‌هایی در سئول و توکیو شده است. اگر این روند موقت نباشد، بازدارندگی آمریکا در شرق آسیا ممکن است دچار تزلزل شود. در‌عین‌حال، واشنگتن از متحدان آسیایی‌‌‌اش می‌‌‌خواهد نقش پررنگ‌‌‌تری در تامین هزینه‌‌‌های دفاع جمعی ایفا کنند.

فرصتی برای بازاندیشی‌
در نظم جهانی جنگ ۱۲روزه ایران و رژیم صهیونیستی، صرفا یک بحران منطقه‌‌‌ای نبود، بلکه محکی بود برای سنجش جایگاه قدرت‌‌‌های بزرگ در نظم جهانی. برای آمریکا، فرصتی بود برای بازتعریف نقش بازدارندگی خود. برای چین، یادآور محدودیت‌های قدرت بدون تعهد راهبردی بود و برای ایران، آزمونی از میزان انزوا، تاب‌‌‌آوری و اولویت‌‌‌های امنیتی. منطقه همچنان در التهاب است، اما این جنگ پیامدهایی فراتر از میدان نبرد برجای گذاشت که سال‌ها تداوم خواهد داشت. درنهایت، این رویداد نه تنها درون‌‌‌ مرزهای ایران یا رژیم صهیونیستی، بلکه در تمام معادلات جهانی، بازتاب‌‌‌هایی ایجاد کرده که باید به‌‌‌دقت مورد ارزیابی قرار گیرد.​​​​​​​

پیامد جنگ 12 روزه برای اسرائیل

وحشت صهیونیست‌ها از قدرت ایران و پشیمانی از جنگ

محافل و کارشناسان یهودی و اسرائیلی همچنین چه قبل و چه در طول جنگ 12روزه ایران و رژیم صهیونیستی، بارها درباره خطرات آن برای اسرائیلی‌ها هشدار دادند. یوسی ملمان، کارشناس امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی در این زمینه گفت: ایرانی‌ها روحیه فداکاری بالایی دارند و جنگی که اسرائیل علیه ایران به‌راه انداخت، یک جنون است که باید هرچه سریعتر متوقف شود.

آموس هرئیل، نویسنده روزنامه هاآرتص گفت: ایران یک نظام مدبرانه دارد و اسرائیل با توجه به افزایش قدرت ایران، با وضعیت دشواری روبه‌رو است.

راز اسمیت، کارشناس و پژوهشگر اسرائیلی هم به‌نوبه خود گفت: ایران حزب‌الله یا حماس نیست و بنابراین رؤیای سرنگونی نظام این کشور توهمی بیش نیست و نخبگان سیاسی و امنیتی ایران بسیار منسجم و هماهنگ هستند.

از سوی دیگر، شرایط وخیمی که صهیونیست‌ها در طول جنگ تجربه کردند، فجایع بهداشتی داخل پناهگاه‌ها و شیوع بیماری‌ها به‌دلیل فقدان استانداردهای بهداشتی و ایمنی کنار ویرانی‌های بی‌سابقه‌ای که شهرک‌های صهیونیستی و مشخصاً تل‌آویو را شبیه به غزه کرده بود، موجب شد بعد از جنگ، انتقادات اسرائیلی‌ها از سیاست‌های کابینه و ارتش این رژیم به‌شکل قابل‌توجهی بیشتر شود و آنها بارها در تظاهرات‌ها و مناسبت‌های مختلف تأکید کردند دیگر نمی‌خواهند هرگز جنگی با ایران اتفاق بیفتد.

ترس و وحشتی که در این جنگ 12روزه به اسرائیلی‌ها وارد شد و مرگ‌ومیر بی‌سابقه میان آنها و آوارگی گسترده و سایر پیامدهای جنگی که برخی از آنها هنوز آشکار نشده است، موجب شد روایت صهیونیستی نیز ضربات دردناکی متحمل شود و آن دسته از اسرائیلی‌هایی که اشتیاق جنگ با ایران را داشتند بلافاصله پشیمان شدند. روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال گزارش داد این وضعیت نگرانی و وحشت اسرائیلی‌ها موجب شد آنها از ترامپ بخواهند که جنگ با ایران را متوقف کند،

در این زمینه آلون مزراحی، نویسنده صهیونیست در روزنامه عبری هاآرتص اعلام کرد: ایرانی‌ها بسیار باهوشند و برنامه‌ای برای صبور بودن دارند. آنها با اختلاف در این جنگ برنده شدند و هیچ‌کس نمی‌تواند آنها را فریب دهد.

در اینجا باید به اظهارات مارتین ژاک، روزنامه‌نگار یهودی ساکن آلمان که حرف معناداری زد توجه کنیم که گفت: «حملات انجام‌شده توسط اسرائیل در منطقه علیه کشورهای مختلف اقدامی نامشروع است و هدف آن نابودی کل خاورمیانه و آماده‌سازی برای اجرای پروژه موسوم به اسرائیل بزرگ است».

نابودی روایت صهیونیسم در جهان
بنابراین جنگ‌هایی را که اسرائیل به‌راه انداخته است، نمی‌توان حملات پیشگیرانه یا دفاع مشروع توصیف کرد؛ زیرا همان‌طور که پیداست هدف این جنگ‌ها نابودی و ویرانی است.

اسرائیل همچنین با در اختیار داشتن تریبون‌های غربی و آمریکایی، همواره تلاش کرده است ایران را یک نظام ضدیهودی در دنیا جلوه دهد اما این ادعاها هیچ ربطی به واقعیت‌های تاریخی موجود ندارد و همه می‌دانند که یک جامعه یهودی در ایران از دهه‌های گذشته وجود دارد و ایرانی‌ها هرگز مواضع ضدیهودی اتخاذ نکرده‌اند، بلکه مشکل آنها با صهیونیسم است نه یهود.

لاری کولر، روزنامه‌نگار یهودی آمریکایی که به ایران سفر کرده بود گفت: یهودیان در ایران مورد استقبال گرمی قرار می‌گیرند و آزادانه با کلاه‌های یهودی در خیابان‌ها قدم می‌زنند. چیزی که من متوجه شدم این است که مردم ایران روشنفکر هستند و به همه مذاهب احترام می‌گزارند.

در شرایطی که بسیاری از اندیشمندان، چهره‌های رسانه‌ای و حتی خاخام‌های یهودی مخالف اندیشه صهیونیسم هستند، مسلم است که باید یک بازنگری واقعی در روایت غربی و صهیونیستی در جهان به‌ویژه منطقه انجام بگیرد. افکار عمومی دنیا که مخالفت خود را با جنایات نسل‌کشی رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین در تظاهرات‌های عظیم و میلیونی در پایتخت‌های مختلف اروپایی و آمریکا نشان می‌دهند، بیانگر آغاز مرحله‌ای هستند که مشخصه آن نابودی روایت صهیونیسم و افول اعتبار جعلی اسرائیل است.​​​​​​​

نتیجه‌گیری

جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل هرچند کوتاه بود، اما تأثیرات بلندمدتی بر ژئوپلیتیک خاورمیانه گذاشت. این جنگ نشان داد که ایران و اسرائیل از مرحله جنگ‌های نیابتی عبور کرده و به رویارویی مستقیم رسیده‌اند. از سوی دیگر، نظم جدیدی در حال شکل‌گیری است که اسرائیل را در مرکز یک محور امنیتی منطقه‌ای قرار می‌دهد و ایران را با فشارهای مضاعف داخلی و خارجی روبه‌رو می‌کند.

با وجود پایان جنگ، آتش زیر خاکستر باقی است؛ نه‌تنها مسأله هسته‌ای ایران حل نشده، بلکه تنش‌های سیاسی و امنیتی بیشتر از گذشته پیچیده و چندلایه شده‌اند. آینده روابط ایران و اسرائیل احتمالاً در قالب دور تازه‌ای از جنگ‌های محدود یا درگیری‌های سایبری و اطلاعاتی رقم خواهد خورد.

فهرستی از معروف‌ترین و تأثیرگذارترین فیلم‌هایی با موضوع جنگ 12 روزه ​​​​​​​

نام فیلمسال ساختکشور تولیدکنندهکارگردانموضوع

​منتخب عکس های
جنگ 12 روزه