​مقاله تحلیلی معامله قرن
​​​​​​​صلحی برای دفن فلسطین


معامله قرن؛
صلحی برای دفن فلسطین

تحلیل انتقادی سیاست ترامپ، نقش اسرائیل و ائتلاف‌های عربی در شکل‌دهی به جدیدترین الگوی صلح آمریکایی در خاورمیانه


  ۱. مقدمه: وقتی صلح به معامله بدل می‌شود  

در ژانویه ۲۰۲۰، دونالد ترامپ در کاخ سفید، در کنار بنیامین نتانیاهو، با شور و اعتماد به نفس خاص خود طرحی را رونمایی کرد که آن را "Deal of the Century" نامید — «معامله قرن».
اما در جهان عرب، بسیاری آن را نه معامله صلح، بلکه معامله قرن برای دفن فلسطین خواندند.
ترامپ که سیاست را با منطق تجارت و برند می‌دید، مسئله‌ای تاریخی و انسانی چون فلسطین را به پروژه‌ای تجاری فروکاست: یک معامله املاک، یک معامله قدرت.
در ظاهر، هدف طرح ایجاد صلح پایدار میان اسرائیل و فلسطینیان بود؛ در واقع، هدف اصلی تثبیت برتری اسرائیل، حذف هویت فلسطین و عادی‌سازی کامل روابط اعراب با تل‌آویو بود.
به تعبیر تحلیلگر آمریکایی رابرت مالی، «معامله قرن نه برنامه‌ای برای صلح، بلکه بیانیه‌ای برای تسلیم بود.»

  ۲. زمینه تاریخی: از اسلو تا ترامپ  

برای درک معامله قرن باید آن را در تداوم تاریخی «پروژه صلح آمریکایی» دید.
از کمپ دیوید (۱۹۷۸) تا اسلو (۱۹۹۳) و وادی عربه (۱۹۹۴)، هر مرحله از این روند یک هدف را دنبال می‌کرد:

کاهش تضاد میان اعراب و اسرائیل و تمرکز بر دشمنان جدید منطقه — از ایران تا جنبش‌های مقاومت.
اما در آغاز دهه‌ی ۲۰۱۰، روند صلح عملاً به بن‌بست رسیده بود. شهرک‌سازی اسرائیل به اوج رسید، و تشکیلات خودگردان به ساختاری وابسته و فرسوده بدل شد.
در چنین شرایطی، ظهور ترامپ فرصتی تازه برای جناح راست اسرائیل بود تا پروژه ناتمام اسلو را به سود خود نهایی کند.

جارد کوشنر، داماد ترامپ و طراح اصلی طرح، با صراحت گفت:
«ما نمی‌خواهیم تاریخ را بازنویسی کنیم، می‌خواهیم واقعیت‌ها را بپذیریم.»
و «واقعیت» از دید او، همین بود: اسرائیل باید بماند، قدس پایتخت آن است، و فلسطینیان باید با شرایط جدید کنار بیایند.


  ۳. طرح ترامپ: از وعده صلح تا نقشه تقسیم  

متن کامل طرح ترامپ شامل بیش از ۱۸۰ صفحه بود که در آن جزئیات جغرافیایی، امنیتی و اقتصادی تعیین شده بود.
مهم‌ترین محورهای آن عبارت بودند از:
- به رسمیت شناختن کامل اورشلیم (قدس) به عنوان پایتخت اسرائیل.
- ادغام کامل شهرک‌های یهودی‌نشین در خاک اسرائیل.
- ایجاد دولت فلسطینیِ محدود و تکه‌تکه، بدون ارتش و کنترل مرزها.
- واگذاری بخش‌هایی از صحرای نقب برای سرمایه‌گذاری‌های عربی.
- طرح‌های اقتصادی چندمیلیارد دلاری برای تطمیع فلسطینیان.

در ظاهر، این طرح با زبان توسعه و رفاه سخن می‌گفت، اما در واقع، بنیان آن بر انکار واقعیت تاریخی و حقوقی ملت فلسطین استوار بود.
فلسطین به پروژه‌ای اقتصادی فروکاسته شد؛ سرزمینی که ارزشش در سرمایه‌گذاری بود، نه در خاطره و حق ملت.



  ۴. نقش اسرائیل: از صلح تا سیطره  

نتانیاهو که در کنار ترامپ طرح را معرفی می‌کرد، آن را «بزرگ‌ترین فرصت تاریخ برای اسرائیل» خواند.
برای او، معامله قرن معنایی روشن داشت: به رسمیت شناختن اشغال و پایان دادن به رؤیای دو دولت.
در واقع، این طرح همان چیزی بود که راست افراطی اسرائیل سال‌ها در پی آن بود — مشروعیت‌یافتن کنترل دائمی بر کرانه باختری بدون نیاز به الحاق رسمی.
از دید تل‌آویو، معامله قرن صلح نبود، بلکه «سند مالکیت» بود؛ تأیید نهایی قدرت برتر در منطقه.

تحلیل‌گر اسرائیلی آموس هرئل نوشت:
«ترامپ آنچه بن‌گوریون آغاز کرد و شارون تثبیت نمود، به زبان قانون و تجارت رسمی کرد.»


  ۵. نقش اعراب: از مخالفت خاموش تا عادی‌سازی آشکار  

یکی از ابعاد مهم معامله قرن، همزمانی آن با موج عادی‌سازی روابط اعراب با اسرائیل بود که بعدتر در قالب توافق ابراهیم (۲۰۲۰) به اوج رسید.
پیش از رونمایی طرح، کشورهایی چون امارات، بحرین و عربستان از طریق نشست‌های غیررسمی از آن آگاه شده بودند.
هرچند بسیاری از دولت‌های عرب در ظاهر مخالفت کردند، اما سکوت عملی و همسویی رسانه‌ای‌شان نشان از پذیرش تدریجی طرح داشت.

چنان‌که نشریه‌ی Foreign Policy نوشت:
«معامله قرن نه فقط برای فلسطین، بلکه برای عرب‌ها آزمون وفاداری بود — وفاداری به واشنگتن.»

برای آمریکا، این کشورها نقشی کلیدی داشتند: تأمین مالی طرح و مشروعیت‌بخشی به آن از طریق رسانه‌ها و شبکه‌های دیپلماتیک.
اما برای مردم عرب، این روند چیزی جز خیانت خاموش نبود — خیانتی که صلح را از مفهوم رهایی تهی کرد.

  ۶. محور اقتصادی: صلح با دلار  

در ژوئن ۲۰۱۹، پیش از رونمایی رسمی طرح، کنفرانسی در منامه، بحرین برگزار شد تحت عنوان “Peace to Prosperity” — صلح برای شکوفایی.
در آن نشست، کوشنر از بسته‌ی اقتصادی ۵۰ میلیارد دلاری برای توسعه‌ی زیرساخت‌ها در فلسطین، اردن، مصر و لبنان سخن گفت.
اما فلسطینیان به‌درستی این کنفرانس را تحریم کردند، زیرا در واقع، تطمیع مالی برای پذیرش اشغال بود.
طرح اقتصادیِ ترامپ بر این منطق استوار بود که «رفاه می‌تواند جایگزین عدالت شود.»

به تعبیر اقتصاددان فلسطینی سامر عبدالجابر:
«این طرح فلسطینیان را نه ملت، بلکه مشتری می‌بیند؛ و صلح را نه حق، بلکه سرمایه‌گذاری.»

​​​​​​​



  ۷. واکنش جهانی و فلسطینی  

فلسطینیان از همان آغاز طرح را قاطعانه رد کردند.

محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان که به دلایل سیاست های دوگانه اش در مسئله سازش مورد انتقاد فلسطینی ها و جهان اسلام است نیز گفت:
«قدس فروشی نیست. ما معامله نمی‌کنیم بر سر سرزمین، خون و تاریخ خود.»


جنبش‌های مقاومت، از حماس تا جهاد اسلامی، این طرح را «اعلان جنگ جدید» خواندند.
در سطح بین‌المللی نیز اتحادیه اروپا، روسیه، ترکیه و سازمان ملل از طرح حمایت نکردند و بر پایبندی به قطعنامه‌های بین‌المللی تأکید کردند.
اما آمریکا با قدرت رسانه‌ای و دیپلماتیک خود کوشید مخالفت‌ها را کم‌اثر نشان دهد و تصویری از اجماع جهانی بسازد — اجماعی که در واقع وجود نداشت.

  ۸. محور رسانه‌ای: تصویرسازی از صلح  

هم‌زمان با رونمایی طرح، شبکه‌های رسانه‌ای نزدیک به واشنگتن و تل‌آویو — از CNN تا Fox News و رسانه‌های عربی متحد آمریکا — کمپینی تبلیغاتی گسترده به راه انداختند.
واژه‌هایی چون «فرصت تاریخی»، «صلح واقعی» و «پایان نفرت» در صدر تیترها قرار گرفتند.
اما در واقع، این رسانه‌ها بخشی از همان پروژه‌ی نرم‌قدرت بودند که پیش‌تر در اسلو و وادی عربه نیز نقش داشتند:
تبدیل اشغال به صلح، و تبدیل مقاومت به مانع پیشرفت.

به تعبیر نویسنده لبنانی غسان شربل،
«در معامله قرن، تصویر صلح از واقعیت اشغال ساخته شد. رسانه، به ابزار مهندسی پذیرش بدل شد.»


  ۹. شکست خاموش طرح  

با شکست ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ و روی کار آمدن دولت بایدن، «معامله قرن» عملاً کنار گذاشته شد.
اما ساختار و روح آن همچنان زنده است — در سیاست‌های جدید آمریکا، در روند عادی‌سازی، و در گفتمان امنیتی اسرائیل.
حتی اگر نام طرح از بین رفته باشد، منطق آن پابرجاست:
فلسطین موضوعی قابل مذاکره نیست، بلکه مسأله‌ای برای مدیریت است.
همان‌گونه که در دهه‌های گذشته دیدیم، شکست طرح‌ها به معنای پایان ایده نیست؛ بلکه اغلب آغاز شکل تازه‌ای از همان طرح است.

  10. مستندها و فیلم‌های مرتبط با «معامله قرن» ترامپ  

– Steal of the Century (Part 1 & 2) – مستند بلند، ۲۰۲۰، کارگردان: Robert Inlakesh؛ تولید مستقل؛ نقد ریشه‌ای معامله قرن از داخل فلسطین.
– ویژه‌برنامه‌های الجزیره (Inside Story / Bigger Than Five – ۲۰۲۰) – گزارش–مستند تحلیلی درباره مفاد طرح و پیامدهایش برای فلسطینی‌ها.
– Deal of the Century – ویدئوی آموزشی Unpacked، ۲۰۲۰ – روایت حامی اسرائیل از طرح ترامپ، مناسب برای تحلیل رسانه‌ای و مقایسه روایات.
– Netanyahu, America & the Road to War in Gaza – مستند FRONTLINE (PBS)، ۲۰۲۴ – با یک فصل مفصل درباره معامله قرن، رونمایی آن در کاخ سفید و اثراتش بر روند درگیری.​​​​​​​


  نتیجه‌گیری: از صلح تا سلطه  

«معامله قرن» را می‌توان نقطه‌ی اوج پروژه‌ی آمریکایی در خاورمیانه دانست — پروژه‌ای که از ۱۹۷۸ تا امروز ادامه دارد و هدفش نه صلح، بلکه بازسازی نظم منطقه به نفع اسرائیل و آمریکا است.
این طرح نشان داد که در گفتمان جدید غرب، صلح دیگر به معنای عدالت یا همزیستی نیست؛ بلکه به معنای کنترل، مدیریت و نرمال‌سازی است.
در این منطق، ملت‌ها جای خود را به بازار می‌دهند، و اشغال‌گران به شریک صلح بدل می‌شوند.

چنان‌که تحلیل‌گر فلسطینی هشام یوسف می‌گوید:
«معامله قرن پایانی برای روند صلح نیست، بلکه پایان مفهوم صلح است.»


تهیه و تنظیم: مهدی جمالیان

​​​​​​​