۷. وادی عربه و مسئله فلسطین
یکی از ابعاد مهم توافق، بیتوجهی کامل به حقوق فلسطینیان بود.
در حالی که بیش از نیمی از جمعیت اردن را فلسطینیتباران تشکیل میدادند، پیمان هیچ اشارهای به حق بازگشت یا وضعیت قدس نکرد.
در واقع، اردن با امضای توافق، عملاً از هرگونه نقش مستقل در مسئله فلسطین عقبنشینی کرد و مسئولیت را به ساف و تشکیلات خودگردان واگذار نمود.
اما در سطح پنهان، همکاریهای امنیتی اردن–اسرائیل در زمینه کنترل مرزها و جلوگیری از نفوذ گروههای مقاومت به فلسطین افزایش یافت؛ مسئلهای که در دهههای بعدی به یکی از جنجالیترین ابعاد روابط دو کشور بدل شد.
۸. صلح سرد: شکاف میان واقعیت و روایت
اگرچه پیمان وادی عربه به لحاظ حقوقی برقرار است، اما عملاً روابط اردن و اسرائیل هیچگاه گرم نشده است.
در هر دورهی بحرانی، از جنگ غزه تا شهرکسازی در کرانه باختری، روابط دو کشور به سردی گراییده و سفرا فراخوانده شدهاند.
مردم اردن، همچنان هرگونه عادیسازی فرهنگی یا اقتصادی را «خیانت» میدانند.
این پدیده را پژوهشگران «صلح سرد» مینامند؛ صلحی که در کاغذ زنده است، اما در جامعه مرده.
در واقع، وادی عربه همانند کمپ دیوید، تنها در سطح دیپلماتیک دوام آورد، نه در بطن افکار عمومی.
۹. میراث ژئوپلیتیکی: از وادی عربه تا توافق ابراهیم
پیمان وادی عربه سنگبنای ساختار جدیدی شد که در دهههای بعد، با توافق ابراهیم (۲۰۲۰) تکمیل شد.
اردن با وجود اعتراضهای داخلی، مجبور شد در برابر موج جدید عادیسازی سکوت کند. در عین حال، تلآویو و واشنگتن از مدل اردنی به عنوان الگوی «صلح امن» یاد کردند — صلحی بدون جنگ، اما بدون برابری.
در واقع، وادی عربه پلی بود میان اسلو و ابراهیم:
از صلح محدود فلسطینیها تا عادیسازی گستردهی اعراب با اسرائیل.
به همین دلیل، تحلیلگران آن را «آزمایشگاه صلح آمریکایی» در خاورمیانه میدانند.
10. فیلم ها و مستندهای مرتبط با پیمان وادی عربه
وثائقی «معاهدة وادي عربة» – Roya TV (اردن) → نگاه از درون جامعه اردن، انتقادی و واقعیتر نسبت به وعدههای اقتصادی و وضعیت «صلح سرد».
Shalom, Jordan – Dov Gil-Har (اسرائیل) → روایت پشتپرده و مثبت از زاویه اسرائیلی؛ قابل استفاده برای مقایسهی روایتها.
The Human Factor – Dror Moreh → قرار دادن وادی عربه در چارچوب «فرایند صلح تحت مدیریت آمریکا» و نقش واشنگتن در پیوند دادن اردن به نظم امنیتی اسرائیل.
آرشیو تصویری روز امضای پیمان (C-SPAN، Today in History و …) → برای مونتاژ تاریخیات حیاتی است: امضای سند، دستدادنها، سخنرانی بیل کلینتون، ملک حسین، رابین.
نتیجهگیری:
صلح یا استمرار اشغال؟
پیمان وادی عربه را نمیتوان جدای از ساختار قدرت جهانی در دههی ۱۹۹۰ درک کرد.
این توافق، بخشی از پروژهی بزرگتری بود که هدفش نه برقراری عدالت، بلکه تثبیت هژمونی آمریکا و اسرائیل در منطقه بود.
اردن با پذیرش صلح، امنیت سیاسی خود را خرید، اما استقلال ژئوپلیتیکیاش را از دست داد.
در نهایت، وادی عربه نیز همانند کمپ دیوید و اسلو، مصداق آن چیزی است که میتوان «صلح بدون ملت» نامید — صلحی که در دفتر سیاستمداران نوشته شد، نه در دل مردم.
صلحی که به جای عدالت، امنیت را جایگزین کرد؛ و به جای رهایی، وابستگی آورد.
چنانکه نویسندهی فلسطینی رشید خالدی میگوید:
«صلح وقتی معنا دارد که عدالت در میان باشد. وادی عربه، صلح نبود؛ بلکه سکوتی بود میان دو سلطه.»
تهیه و تنظیم: مهدی جمالیان