نئورئالیسم ایتالیا ؛ واقعیت تلخ پس از جنگ
مقدمه
پس از پایان جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵)، ایتالیا با کشوری ویران، اقتصادی فروپاشیده و مردمی خسته و فقیر روبهرو شد. در این شرایط، سینماگران جوان ایتالیایی به این نتیجه رسیدند که دیگر نمیتوان با داستانهای پرزرقوبرق استودیویی، رقص و آواز یا قصههای تاریخی، واقعیت اجتماعی را بازنمایی کرد. آنها میخواستند دوربین را به خیابانها ببرند، درد و رنج مردم واقعی را ثبت کنند و حقیقت زندگی را بدون پردهپوشی به تصویر بکشند. این نقطهی آغاز جنبشی شد که بعدها به نام نئورئالیسم ایتالیا شناخته شد؛ جنبشی که نهتنها مسیر سینمای ایتالیا، بلکه تاریخ سینمای جهان را تغییر داد.
پیشزمینه تاریخی و اجتماعی
فاشیسم موسولینی و سانسور
- در دوران دیکتاتوری موسولینی (۱۹۲۲–۱۹۴۳)، سینما ابزاری تبلیغاتی برای رژیم بود. بیشتر فیلمها به سبک موسوم به سفیدتلفونی (Telefoni Bianchi) ساخته میشدند؛ فیلمهای سبک و رمانتیک با دکورهای مجلل که واقعیت جامعه را نادیده میگرفتند.
جنگ جهانی دوم
- شکست ایتالیا و اشغال کشور توسط متفقین، بحران اجتماعی و اقتصادی گستردهای به همراه آورد. مردم با فقر، بیکاری، قحطی و خرابیهای جنگ دستوپنجه نرم میکردند.
نیاز به حقیقتگویی
- هنرمندان و روشنفکران ایتالیا احساس کردند که باید زبانی تازه برای بازنمایی واقعیت پیدا کنند؛ زبانی که هم مردمی باشد و هم صادقانه.
ویژگیهای سبکی و زیباییشناختی
فیلمبرداری در لوکیشن واقعی
- استودیوهای سینما پس از جنگ تخریب یا تعطیل شده بودند؛ بنابراین فیلمسازان مجبور شدند در خیابانها و خانههای واقعی فیلمبرداری کنند. این محدودیت به یک ویژگی سبکی بدل شد.
استفاده از بازیگران غیرحرفهای
- در بسیاری از فیلمها، نقشهای اصلی یا فرعی را مردم عادی بازی میکردند تا حس مستندگونه و باورپذیری تقویت شود.
روایتهای ساده و انسانی
- قصهها اغلب درباره مشکلات روزمره مردم فقیر، کارگران، بیکاران یا کودکان بود؛ داستانهایی بدون قهرمانهای بزرگ یا پایان خوش کلیشهای.
نورپردازی و تکنیک ساده
- استفاده از نور طبیعی و دوربینهای سبک، پرهیز از دکورهای مصنوعی و تکنیکهای پیچیده.
تمرکز بر طبقه فرودست و مسائل اجتماعی
- نئورئالیسم به نوعی «سینمای مردم عادی» بود؛ سینمایی که دغدغه عدالت اجتماعی و اخلاقی داشت.
کارگردانان و آثار کلیدی
روبرتو روسلینی (Roberto Rossellini)
رم، شهر بیدفاع (Rome, Open City – 1945)
پاییز آلمان (Germany Year Zero – 1948)
روسلینی با این آثار، چهره جدیدی از سینما به جهان معرفی کرد.
ویتوریو دسیکا (Vittorio De Sica)
دزد دوچرخه (Bicycle Thieves – 1948)
امبرتو دی (Umberto D – 1952)
دسیکا استاد روایتهای انسانی و احساسی بود؛ قصههایش بیشتر بر روابط خانوادگی و بحرانهای اخلاقی تمرکز داشت.
لوکینو ویسکونتی (Luchino Visconti)
زمین میلرزد (La Terra Trema – 1948)
او ریشههای نئورئالیسم را با دغدغههای مارکسیستی و نگاه طبقاتی پیوند زد.
تأثیرات جهانی نئورئالیسم
موج نو فرانسه
- کارگردانانی چون فرانسوا تروفو و ژان-لوک گدار بهشدت تحت تأثیر نئورئالیسم بودند و اصول آن را در آثار خود ادامه دادند.
سینمای اروپا و جهان سوم
- سینماگران آلمان، هند (ساتیاجیت رای) و ژاپن نیز از این جنبش الهام گرفتند.
سینمای ایران
- از سهراب شهید ثالث تا عباس کیارستمی، بسیاری از فیلمسازان ایرانی با استفاده از بازیگران غیرحرفهای، روایتهای ساده و توجه به زندگی روزمره مردم، راه نئورئالیسم را ادامه دادند. فیلمهایی مثل خانه دوست کجاست؟ نمونه بارز این تأثیر هستند.
انتقادات به نئورئالیسم
برخی معتقد بودند که این جنبش بیش از حد تلخ و بدبینانه است و امیدی برای آینده نشان نمیدهد.
از نظر تجاری، بسیاری از فیلمهای نئورئالیستی موفق نبودند؛ چون مخاطبان عام ترجیح میدادند فیلمهای سرگرمکننده ببینند.
با شروع دوران رونق اقتصادی ایتالیا در دهه ۱۹۵۰، توجه به این سبک کاهش یافت و جای خود را به سینمای هنری مدرن داد.
نتیجهگیری
نئورئالیسم ایتالیا فراتر از یک سبک سینمایی، یک بیانیه هنری و اخلاقی بود. این جنبش نشان داد که سینما میتواند زبان مردم، صدای فرودستان و آینه جامعه باشد. تأثیر آن تا امروز ادامه دارد و بسیاری از سینماگران مستقل جهان همچنان از اصول نئورئالیسم الهام میگیرند.
تهیه و تنظیم: حسین جمالیان