عرصه استفاده از دو قالب مستند در تلویزیون، یعنی مستند خبری و مستند گزارشی، عمدتاً به مواردی از برنامهسازی ارتباط دارد که آن را عرصه ژورنالیسم تلویزیونی میخوانیم؛ مواردی چون تهیه اخبار، گزارشهای مستند، خبرنگاری، گزارشگری و بهطور کلی اطلاعرسانی از طریق پخش تلویزیونی.
در این عرصه یکی خبر و دیگری گزارش اهمیت درجه اول دارند؛ هرچند که حوزه این دو قالب مستند، اغلب با هم تداخل میکنند، اما چنانچه آنها را از دیدگاه ساختارشناسی و موازین مربوط به تهیه و تولید (عمدتاً تصویربرداری و تدوین) با توجه به کاربرد و ظرفیتهایشان بررسی کنیم، تفاوتهایشان مشخص میشود، ولی ابتدا لازم است مفهوم ساختار را روشن و تعریفی از آن ارائه کنیم:
ساختار:
طراحی و تنظیم عناصر و اجزائی است که درون سیستم هدفمند بر یکدیگر تأثیر متقابل و یا رابطه متقابل دارند و عملکرد آنها به پیدایش شکل اثر منجر میشود. فیلم یا برنامه تلویزیونی نیز بهمثابه یک سیستم است. شکل یک فیلم از ساختار یا نحوه روابط بین اجزای صوتی و تصویری آن بهوجود میآید؛ بنابراین «شکل» نتیجه عملکردهای عناصر ساختار است و این شکل است که نهایتاً بر عواطف، اندیشه یا ذهنیت مخاطب تأثیر میگذارد.
عناصر ساختاری یک فیلم عبارتند از:
الف: آنچه به شیوههای فیلمبرداری یک نما مربوط میشود (رنگ، نور، ترکیببندی، حرکت درون قاب، قاببندی، زاویه فیلمبرداری، عمق میدان و نظایر آنها).
ب: آنچه به ترتیب نمایش نماها و نحوه پیوند آنها و رابطه صداها و نماها مربوط میشود که آن را فنون یا شیوههای تدوین مینامیم.
اتحاد این عناصر را که بر پایه موضوع و محتوایی یک فیلم یا یک برنامه ساماندهی و طراحی میشوند، ساختار فرمال برنامه مینامیم که هدف از طراحی و تنظیم آن انتقال پیام و تأثیر مفهوم آن بر ذهنیت و نگرش مخاطب نسبت به یک موضوع معین است. در یک فیلم مستند خبری، هدف اصلی، اطلاعرسانی از طریق واقعهنگاری روز است؛ آگاه کردن بیننده بهطور سریع طی چند نمای محدود (در زمانی کوتاه و موجز) نسبت به وقایعی که در محیط زندگی او یا در جهان، روی دادهف یا در حال گذر است، اما در یک فیلم مستند گزارشی جنبه دریافت اطلاعات و شناخت از سوی مخاطب نسبت به یک پدیده یا یک رویداد خاص، ابعاد نسبتاً عمیقتر، گستردهتر و نسبت به فیلم خبری (اغلب) در زمان طولانیتری و طی نماهای بیشتر ونسبتاً دقیقتری صورت میگیرد.
بهعلاوه، در یک گزارش مستند تلویزیونی برای توجه به تکنیکهای مختلف مستندسازی، تصویربرداری، تدوین، صدا، تحقیق و تهیه متن فرصت بیشتری وجود دارد، چون فرصت یا وقت بیشتری در اختیار است؛ بنابراین تکنیکهای ساخت در گزارش مستند قاعدتاً دقیقتر و حتی متنوعترند. مثلاً از وجود گزارشگر (خبرنگار، گوینده)، نقشه، گرافیک، عنوانبندی، شبیهسازی، انیمیشن، مدل یا ماکت، عکس، فیلم آرشیوی، مصاحبه و حتی بازسازی نیز میتوان در مستند گزارشی استفاده کرد، بهاضافه اینکه انواع صداها، ازجمله موسیقی مناسب موضوع نیز میتواند در آن به کار آید.
از دیدگاه ساختارشناسی، فیلم مستند خبری را فیلم «بیشکل» میخوانند، چون بدون استفاده از روشهای دراماتیک یا بدون ملاحظات پیچیده زیباییشناسی در فیلمسازی، جنبههای صریح، برجسته و گذرای یک رویداد را به نمایش میگذارد. این نوع فیلم طراح ساختار یا معمار، یعنی کارگردان ندارد. از دیگر ویژگیهای این نوع فیلم آن است که زبان و بیان مجازی فیلم (نظیر استعاره، تشبیه و نماد) معمولاً در آن کاربردی ندارد.
دیگر دلایل عمدهای که فیلمهای خبری از لحاظ شخصیت در شکل، ابتدایی و یا فاقد شکل تلقی میشوند عبارتند از:
۱. طراحی هنری بهمنظور خلق جلوههای زیباییشناسی شکل برای فیلمهای خبری ضرورتی ندارد و غالباً نیز مقدور نیست.
۲. در تصویربرداری و تدوین مواد فیلم خبری امکانی برای انجام طراحی شکل تصویر و تدوین «بهطور دقیق» که مستلزم صرف وقت نسبتاً زیاد است، فراهم نیست.
۳. چون فیلم خبری بهمنظور اطلاعرسانی و آگاهی سریع از وقایع روز تهیه میشود، گاه در حد ارائه یک پیام کوتاه چندثانیهای در یکی دو نما، مثلاً در حد اعلان تیتر و یا عناوین اصلی خبر است؛ بنابراین به تکنیکهای پیچیده، فرم عمیق، ابداع زیباییشناسی و روشهای دراماتیک نیازی ندارد.
مثلاً برای فیلم خبری بهندرت نورپردازی میشود و در همه حال، استفاده از نور موجود برای تصویربردار خبر ارجحیت دارد، اما چنانچه نورپردازی نیز (بهضرورت) انجام گیرد، صرفاً برای مرئیتر شدن جزئیات فضا یا صحنه خبر است، نه برای فضاسازی دراماتیک و خلق عواطفی چون ترس، دلهره یا نشاط در بیننده که اینها ویژه نورپردازی برای فیلمهای دراماتیک یا هنری و مستندهای غیرژورنالیستی است.
علاوه بر این، در بیشتر موقعیتهای تصویربرداری خبر، امکان استفاده از سهپایه دوربین نیست، چون در اغلب مواقع این وسیله خود میتواند به عامل دستوپاگیری تبدیل شود.
چون مقوله تدوین مواد خبری با کار تصویربردار و (کمیت و کیفیت) مواد رسیده به اتاق تدوین خبر رابطه مستقیم و تنگاتنگی دارد، بنابراین با در نظر گرفتن جنبههای زیر باید ساختار تدوینی فیلمهای خبری را بررسی کرد:
الف: موضوعات (رویدادهای) خبری اغلب زودگذرند.
ب: این موضوعات اغلب فقط برای یک بار روی میدهند و معمولاً تکرارناپذیرند.
ج: در شرایط خاص تصویربرداری خبر، گاه امکان جابهجا شدن تصویربردار برای تغییر زاویه دید دوربین وجود ندارد. در اغلب موارد (مثلاً دیدار شخصیتهای سیاسی برجسته و حضور آنها در محلی خاص) به تصویربرداران، عکاسان و خبرنگاران وقت محدودی داده میشود؛ در چنین مواردی، اجازه تحرک و یا جابهجایی برای بیشتر نزدیک شدن به موضوع نیز ممکن است به آنها داده نشود.
این موارد باعث میشوند تصاویر خبری فاقد تنوع زاویه تصویربرداری و انواع نما باشند. چنانچه تنوعی نیز در مواد موجود باشد، اغلب ناشی از تحرک عدسی زوم است، یعنی با زوم کردن، نما تغییر میکند نه با جابهجایی محل دوربین و تغییر زاویه دید آن.
درنتیجه از دو جنبه در ساختار تدوینی فیلمهای خبری (اغلب) محدودیت به وجود میآید:
۱. از هر نما برداشت دیگری وجود ندارد و تدوینگر معمولاً به استفاده از یک برداشت (و یا یک نما) محدود است.
۲. چون از یک طرف موضوع و فضای رویداد خبر اغلب در اختیار تصویربردار نیست یا رویداد تکرارناپذیر است، درنتیجه در تدوین فیلم خبری «راکورد» بین نماها (یعنی حفظ تداوم بهرغم توقف تصویربرداری) وجود ندارد. به همین علت هنگام تماشای فیلمهای خبری ما نهتنها شاهد انواع پرش بین نماها هستیم. بلکه بهویژه در نماها، تنوع زاویه دید نیز موجود نیست. بنا به همین علل، ساختار تدوینی فیلمهای خبری اغلب از نظر کیفیت (ظرافت هنری و دقت تکنیکی) ضعیف و پراشکال به نظر میرسد. مسئله دیگر این است که تدوینگر فیلمهای خبری گاه به دلیل کمبود مواد دچار میشود و ناگزیر میشود به دلیل این کمبود و تطبیق طول زمانی فیلم با متن خبر که توسط مجری خبر (یا گزارشگر فیلم) خوانده میشود، برخی از نماها را تکرار کند.
از سوی دیگر، تحت شرایط خاص تصویربرداری خبر، تصویربردار بهمنظور تهیه مواد بیشتر و متنوعتر، مثلاً تنوع در بزرگنمایی نماها یا برای تأکید بر جزئیات فضا و موضوع، همچنین برای سرعت عمل در ضبط لحظات بیشتری از واقعه، ممکن است چارهای جز استفاده از حرکت زوم نداشته باشد یا ناگزیر باشد که با دوربین روی دست، موضوع متحرکی را دنبال کند.
با در نظر گرفتن ویژگیها و شرایط کار تصویربرداری خبر، همچنین به دلیل کوتاه و گذرا بودن زمان وقایع، قاعده کلی حاکم بر کار تصویربردار خبر عبارت است از: سرعت عمل، درک لحظه و آمادگی.
منبع:
ضابطی جهرمی، احمد (۱۳۸۷)، سی سال سینما: گزیده مقالات سینمایی (۱۳۵۵-۱۳۸۵)، تهران: نشر نی