سینمای سوررئالیسم؛ رؤیا، ناخودآگاه و تصویرهای آزاد
مقدمه
سوررئالیسم، بهعنوان یکی از جریانهای هنری مهم قرن بیستم، از دل ادبیات و نقاشی به سینما راه یافت. این جریان که در دهه ۱۹۲۰ میلادی با تأثیر از نظریات زیگموند فروید دربارهی ناخودآگاه و رؤیا آغاز شد، هدف خود را رهایی ذهن از منطق عقلانی و ورود به قلمرو ناخودآگاه قرار داد. در سینما، سوررئالیسم به معنای خلق تصاویری است که نظم معمول واقعیت را برهم میزنند و جهان رؤیاها، کابوسها و خیالپردازیها را به تصویر میکشند.
سینمای سوررئالیستی نه به دنبال روایت خطی است و نه به قواعد کلاسیک داستانگویی وفادار؛ بلکه میکوشد با شکستن منطق علی–معلولی، ذهن تماشاگر را به چالش بکشد و تجربهای بصری-ذهنی خلق کند.

زمینههای شکلگیری
ادبیات سوررئالیستی (مانیفست سوررئالیسم آندره برتون – ۱۹۲۴):
برتون خواستار هنری شد که قلمرو ناخودآگاه و رؤیاها را آزاد کند.
تأثیر روانکاوی فروید:
نظریهی رؤیاها، سرکوب و ناخودآگاه، الهامبخش هنرمندان شد.
جنبش دادائیسم:
دادائیستها با بیمنطقی و انکار قواعد عقلانی، راه را برای سوررئالیستها باز کردند.

فیلمسازان و آثار شاخص
۱. لوئیس بونوئل (Luis Buñuel)
- سگ آندلسی (Un Chien Andalou – 1929): ساختهی بونوئل و سالوادور دالی. یکی از مهمترین بیانیههای تصویری سوررئالیسم. صحنهی معروف بریدن چشم با تیغ ریشتراشی هنوز هم یکی از تکاندهندهترین لحظات تاریخ سینماست.
- عصر طلایی (L’Age d’Or – 1930): فیلمی علیه اخلاق سنتی و مذهب که با سانسور گسترده مواجه شد.
۲. ژان کوکتو (Jean Cocteau)
- خون یک شاعر (1930): تجربهای تصویری از پیوند میان هنر، مرگ و رؤیا.
۳. سالوادور دالی
- همکاری با بونوئل در «سگ آندلسی» و «عصر طلایی». او با نقاشیهای کابوسوارش، سینمای سوررئالیستی را غنیتر کرد.
۴. فیلمسازان معاصر متأثر از سوررئالیسم
- دیوید لینچ: فیلمهایی چون «مخمل آبی» (1986) و «جاده مالهالند» (2001) ادامهدهندهی سنت سوررئالیستی در قالب مدرن هستند.
- آلخاندرو خودوروفسکی: فیلمهایی مانند «ال توپو» (1970) و «کوه جادویی» (1973) با ترکیب عرفان، نماد و تصاویر سوررئالیستی شناخته میشوند.

مضامین اصلی
- ناخودآگاه و رؤیا: کشف لایههای پنهان ذهن.
- اروتیسم و سرکوب جنسی: پرداخت به امیال سرکوبشده بهعنوان انرژی روانی.
- طنز تلخ و انتقاد اجتماعی: حمله به دین، سرمایهداری و سنتهای بورژوایی.
- کابوس و بیثباتی واقعیت: به تصویر کشیدن جهانی پر از اضطراب و آشوب.

تأثیرات سینمای سوررئالیسم
بر سینمای مدرن و پستمدرن تأثیر گسترده گذاشت؛ بسیاری از کارگردانان نوآور (از آنتونیونی و فدریکو فلینی گرفته تا لینچ و کوبریک) ردپای سوررئالیسم را در آثار خود حمل میکنند.
در ویدئو آرت، موزیک ویدئوها و سینمای تجربی نیز حضور پررنگی دارد.
سینمای سوررئالیستی به هنر «ضدروایت» کمک کرد و نشان داد سینما میتواند فراتر از قصهگویی سرگرمکننده، تبدیل به ابزار کاوش ذهن و ناخودآگاه شود.

نتیجهگیری
سینمای سوررئالیسم نه تنها یک جریان هنری بلکه یک رویکرد فلسفی به واقعیت است؛ نگاهی که جهان را نه آنگونه که هست، بلکه آنگونه که ذهن رؤیاپرداز تجربه میکند، به تصویر میکشد. این سینما با شکستن منطق و ساختارهای سنتی، دریچهای تازه به امکانهای تصویرگری در هنر هفتم گشود.

تهیه و تنظیم: حسین جمالیان
