مستند سیاسی مبتنی بر رویدادها و شخصیتهای واقع نما را در بستر جریانات و کشمکشهای سیاسی به تصویر میکشد.
موضوعی که باید درباره سینمای سیاسی اعم از مستند و بلند داستانی در نظر گرفت این است که اساسا تعریف فیلم سیاسی چیست؟
آیا پرداختن به یک شخصیت سیاسی میتواند فیلم را سیاسی کند؟
به طور کلی صحبت کردن در مورد چارچوب مستند سیاسی از سایر مستندها سخت تر به نظر می رسد و حتی متناسب با سیاست های کلان کشوری که در آن واقع شده اید .
در واقع سینماگر نسبتی با جامعه دارد پس نمیتواند نسبت به سیاست بیگانه و بیتفاوت باشد بلکه سینما به حساب روشنفکری و معرف جامعه و نیازهای آن بودن، باید به مستند سیاسی توجه جدی کند البته مستندهایی که تا حد ممکن فراجناحی باشند.
مستندهای تاریخی و سیاسی نباید عرصهای برای قضاوت شود، اگر فیلمساز فقط راوی باشد و اجازه دهد مخاطب خود تشخیص دهد، بهتر است. سینمای مستند برگرفته از مستندات است یعنی فیلمساز باید یک سری مستندات له و یا علیه موضوع ارایه کند.
مهمترین مشکلی که در زمینه تولید فیلمهای مستند سیاسی وجود دارد، این است که فضا آن قدر باید باز باشد که بتوان تحلیلهای سیاسی مناسب و درستی در فیلم ارایه کرد و حتی بسیاری از نهادها و مراجع ذی ربط ترجیح میدهند که نسبت به شخصیتهای سیاسی در هر شرایطی ، تحلیلی ارئه ندهند.
با در نظر گرفتن این پیشینه، همینطور فعالیت موسساتی که با ادبیات و سبک و سیاقی خاصی تفسیر خود را از موضوعات سیاسی در مستندهایشان ارائه میکنند، میتوان مروری بر فضای مستندهای سیاسی از جمله در ایران داشت.
همه این اتفاقات در شرایطی در عرصه سینمای مستند و مستندسازی رخ میدهد که عملا گروه گستردهای از مستندسازان علاقمند به سیاست به دلیل شرایط دست و پاگیری که برای آنان تعریف میشود امکان تولید بسیاری از فیلمهای مهم سیاسی و اجتماعی را به دست نمی آورند، سوژههایشان را کنار میگذارند و عطای مستندسازی درباره موضوعات حساس را به لقای آن میبخشند.
در حال حاضر اکثر فیلمهای مستند سیاسی که ساخته میشود درباره یک شخصیت سیاسی است که به اعتقاد برخی از مستندسازان نمیتوان آن اثر را مستند سیاسی دانست زیرا زمانی که این آثار را بررسی کنیم متوجه میشویم که وجوه سیاسی فرد مورد نظر چندان پررنگ نیست.
باید تولید این دسته از آثار به گونه ای باشد که فیلمساز بدون قضاوت، اطلاعات و دانستههای خود را در اختیار مخاطب قرار دهد و مخاطب خود به دنبال حقیقت برود.
به عنوان مثال تاریخ معاصر ایران تاریخ سوءتفاهمها است؛ آدمها یا سیاه هستند یا سفید، یا خادم هستند یا خائن. کتابهای معدودی در زمینه شخصیتها و رخدادهای تاریخی وجود دارد که در بین آنها کتابهای مستقل و بی طرف کم است و وقتی چنین آفتی در ادبیات وجود دارد بی شک شاهد چنین آفتی در سینما نیز هستیم.
مستندهای تاریخی و سیاسی نباید آثار آبروبر و آبروخر برای کسی باشد و این مساله باید مورد توجه فیلمساز قرار گیرد.